مورچه |
|||
مقدار معلوم از موزون و زمین، از موزون مقدار چهار قفیز باشد و قفیز، هشت مکوک، و مکوک سه کلیچه و کلیچه، یک من و هفت ثمن من. وزن جریب، به اختلاف بلاد، اختلاف پیدا می کند و معروف آن است که برابر چهار قفیز است و قفیز، هشت مکوک و مکوک سه کلیچه و کلیچه یک من و هفت ثمن من و آن ۶هفتم ١٢٢۴٢ حبه و حبه، یک بیستم گرم است. بنابراین جریب در موزون ١١١ کیلو و ٢سوم ٢٣۶ گرم است. ( ارش اللغه ) مقداری از زمین مزروع که معادل هزار ذرع باشد، یعنی حاصل ضرب پنج در دویست و مردم تهران ( ۶٧۵ ) ذرع از زمین مزروع را یک جریب گویند. یعنی حاصل ضرب پانزده در چهل و پنج. ( ناظم الاطباء ) در لهجه طبرستان گری گویند و جریب در مساحت و زمین مقداری است که وزن یک جریب از بذر را در آن کشت توان کرد. ازهری گوید: " مقداری است معلوم از ذراع و مساحت و مقدار آن در اصفهان و آباده هزار متر مربع و در گیلان ده هزار متر مربع و در بعضی نقاط دیگر هزار و شصت و شش متر مربع را جریب گویند و نیز جریب را در بعضی نقاط به ده قفیز و هر قفیز را به چهار چارک و هر چارک را به ده نی یا نیزه قسمت کنند ". بنابراین جریب به معنای زمینی است که مساحت آن به اندازه کشت یک جریب از موزون بذر باشد و همچنان که جریب از موزون به اختلاف بلاد و زمان ها اختلاف وزن دارد، همان طور مساحت یک جریب از زمین مختلف باشد و مقدار آن به گفته مولف ( متن اللغه )، ده قفیز و هر قفیز، ده عشیر باشد و آن مضروب اشل و در نفس ان واشل شصت ذراع هاشمی یعنی هشتاد ذراع و به قول ذراع شرعی است وبنا بر قول اول مساحت جریب هزار و چهارصد و هفتاد و چهار متر و پنجاه و شش سانتی متر مربع و بنا بر قول دوم دو هزار و سیصد و چهار متر مربع است. نزد محاسبه آن و فقیهان، مقداری است معین از زمین و آن حاصل ضرب شصت ذراع در شصت ذراع است که سه هزار و ششصد ذراع سطحی است. ( از کشاف اصطلاحات فنون ) درتاریخ قم چنین امده است: " و چون زمینی را یابند که مساحت ان به ذراع هاشمی سه هزار و ششصد گز هست بدانند که ان، یک جریب است و هر جریب عبارت از ده قفیز است و قفیز سیصد و شصت گز و هر قفیزی عبارت از ده عشیر و هر عشیری ٣۶ گز است. پس معلوم شد که هر جریب عبارت از صد عشیر است ".
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید موضوعات نويسندگان |
|||
![]() |